به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه محمد منصور نژاد، استاد دانشگاه تهران در نشست علمی «فهم تفسیری استاد مطهری متاثر از عوامل پیشینی (معرفتی و غیر معرفتی)» از سلسله نشست های همایش بین المللی بازاندیشی آرای شهید مطهری در مواجهه با مسائل روز اظهارکرد: یک متفکر خواه ناخواه متأثر از عوامل پیشینی معرفتی و غیرمعرفتی مانند محیطی، سیاسی و اجتماعی است. اینکه اگر او در ایران نبود و مثلاً در عربستان بود یا شیعه نبود، بر افکار قرآنی وی اثر داشت. حال مسئله این است که با وجود این عوامل، فهم، روش تفسیر زلال از کلام خدا چیست؟
وی با اشاره به جایگاه تفسیری استاد مطهری، افزود: از صدر اسلام برخی بر شعار «حسبنا کتاب الله» تاکید داشتند و امروز هم کسانی هستند؛ برخی هم مانند شُّبر صرفا بر روایات در تفسیر ارزش قائل هستند؛ استاد مطهری تفسیر قرآن به قرآن در کار او هست، اما از روایات و عقل هم زیاد استفاده کرده، در حالی که عقلی محض مانند معتزله و اخباریون هم نیست.
منصورنژاد تصریح کرد: اسکینر میگوید برای سنجش یک کار تفسیری دو نکته لازم است؛ اینکه متفکر چه میگوید و چه معنایی در سر میپروراند؛ همچنین عوامل بیرونی تا چه حد بر اندیشه او مؤثر بوده است. این الگو به مقصود مفسر در تفسیر کمک زیادی میکند.
وی اضافه کرد: مطهری یک متفکر شیعی است و پیشفرضهایی دارد که بر فهم او اثر دارد؛ لذا در آیاتی مانند امامت و مرز بین شیعه و اهل تسنن رویکرد شیعی دارد و نگاه او به قرآن در گفتمان مسلط شیعی، دارای حجیت ظاهری است و در کنار آن عقل و سنت و نقل معصومان هم حجیت دارد. این رویکرد در برابر کسانی است که قرآن را رؤیا میدانند یا آن را بدون روایات قابل فهم نمیدانند.
منصورنژاد بیان کرد: مطهری این پیشفرضها را عامیانه به دست نیاورده است؛ او از معدود متفکرانی است که در نوجوانی نسبت به همه باورهای اعتقادی دچار تردید میشود، یعنی مفروضات سابق را زیر سؤال برده و خودش آنها را منقح و به صورت عقلانی به باور تبدیل کرده است. خودش هم توصیه دارد که عقل را از تلقینات عرف و عادت رها کنید، بیغرضی در میدان علم و عمل داشته باشید و از افراط و تفریط و تحجر و نگاه بیش از حد به قضاوت دیگران بپرهیزید. یعنی نه به دامان داعش و تکفیر بیفتیم و نه اینکه دچار انفعال شویم.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به عوامل معرفتی مؤثر بر پیش فرضهای شهید مطهری افزود: وی هم با نواندیشان دینی از یک طرف و هم با متفکران سنتی از سوی دیگر و با روشنفکران و سنتگرایان دینی و روشنفکرانی مانند حمید عنایت و عبدالحسین زرینکوب ارتباط داشته است، به گونهای که زرینکوب در برخی آثارش از وی تأثیر گرفته است. وی حتی با مارکسیستها مانند آریانپور حشر و نشر و مناظره داشته و خواهان اعطای کرسی به آنها شده است؛ این جریانی که جریان متداول و جذاب آن روز بود و جوانان دنبال آن بودند.
وی افزود: ایشان به یک آیه درباره فطرت استناد می کند و چندین صفحه درباره آن بحث کرده و نظریه داده و نتیجه گرفته است که انسان فطرت دارد که از آن اختیار بیرون میآید؛ او تعبیر عجیبی دارد و گفته تعلیمات لیبرالیستی در متن تعالیم اسلامی وجود دارد و این حرف را زده تا در دوره خود توجهات را از مارکسیست دور کند.
منصورنژاد با بیان اینکه مطهری چون با مجامع مختلف ارتباط داشت، لذا به بحث زنان هم به صورت تفصیلی پرداخت، اظهار کرد: او در مورد حجاب، استدلالی بحث کرده است و هنوز بعد از چهار دهه کتابی محکمتر و قویتر از اثر ایشان نداریم؛ این نشان میدهد که وی چقدر از زمانه خود جلوتر بوده است. به عنوان نمونه، فرموده است افرادی که در خیابانها و کوچهها مزاحم زنان هستند، از نظر قانون اسلام مستحق مجازات شدید هستند، حداقل مجازات آنها تبعید از جامعه پاک اسلامی است.
وی در نتیجهگیری از این بحث بیان کرد: هیچ متفکری از داشتن پیشفرض گریز و گزیری ندارد، اما اندیشه مطهری به واقع نزدیکتر است، بدان دلیل که با خودانتقادی، پیشفرضها را تنقیح و از جبر زمان فاصله گرفته است. همچنین یافتههای خود را در منظر نقد سایر متفکران قرار داد، لذا نه تنها با اندیشههای متصلب و کجاندیش نسبتی ندارد، بلکه علاقهمندان به دین را سیراب میکند.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷